خلاصه کتاب:
کیاشا رادمان، مردی با گذشتهای تاریک، پس از سالها انزوا، با قتل برادرش دوباره وارد بازی میشود. اما این بار، بازی انتقام است. هدفش مشخص است: خواهر قاتل. اما در مسیرش، با موانعی روبهرو میشود که او را مجبور میکند دوباره با خودش، گذشتهاش و حقیقت روبهرو شود.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " کتابخانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.